محمد باقر قالیباف:
یکی از وجوه مظلومیت شهید آیتالله دکتر بهشتی آن است که تمامی ابعاد شخصیت وجودی آن عزیز، شناخته و حتی معرفی نشده است.
آیندهاندیشی، عمق نگاه و ادبیات خاص سید شهیدان انقلاب اسلامی، جلوهها و مصادیق متعددی دارد که مباحثی چون قضا و حقوق نیز از آن جملهاند.
واقعیت آن است که تنازع نادرست و طرح سؤال «دادنی بودن» یا «گرفتنی بودن» حق، راه به جایی نمیبرد. به قول شهید بهشتی «حق نه دادنی است و نه گرفتنی، بلکه آموختنی است».
بر این مبنا مهمترین و اصلیترین قدرتی که مردم برای دریافت حقوق خود میتوانند داشته باشند، آگاهی و شناخت نسبت به حقوق خود است و لذا اگر بتوان شهروندان را با حقوق خود آشنا کرد، فضایی بهوجود میآید که شهروندان مسئول و مدیران پاسخگو در یک تعامل منطقی ، وظیفه خود را ادا میکنند و حق خود را میستانند.
حق البته در نظام اجتماعی دوسویه است: حق مردم بر حاکمیت و متقابلاً حق حاکمیت بر مردم، یا در سطح پایینتر، حق شهروندان بر مدیریت شهری و متقابلاً حق مدیریت شهری بر شهروندان. به عبارت دیگر در مقابل هر حق، وظیفهای نیز هست. فقط ذات باری است که بر همه موجودات و مخلوقات حق دارد بدون آن که آنان حقی بر او داشته باشند.
اگر بپذیریم که در این نوع نگاه متعالی اولاً حق، آموختنی است و ثانیاً آگاهی مردم از حقوق خود برای آنان تولید قدرت میکند، پس در این میان مسئولانی که از آموزش فراگیر حقوق شهروندان سر باز زنند و از خود آن یا تبعات آن استقبال نکنند ظلمی بزرگ روا داشتهاند که شاید از اصل خودداری از ادای حق، بزرگتر باشد